سُبُل

چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید

سُبُل

چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید

نقد هزار سال فریب ۲ (قسمت دوم)

سلام

خوب قسمت دوم و آخر بحث راجع به هزار سال فریب 2  را که کوتاه هم هست می نویسم و امیدوارم که مفید باشد. قبلا" از زحمات آرش عزیز نویسنده مطلب هزار سال فریب تشکر می کنم.

در مورد وظایف و اختیارات پیامبر همانطور که شما هم آیات زیادی را ذکر کرده اید مهمترین وظیفه هر پیامبری بشارت و انذار است. «او (خدا) کسی است که پیامبر خود را برای هدایت مردم فرستاد، با دینی درست و بر حق، تا او را بر همه دینها پیروز گرداند هرچند مشرکان را خوش نیاید» توبه آیه 33. اما این اولین و آخرین وظیفه پیامبران نیست بلکه همانطور که در اکثر آیاتی هم که شما آورده اید می بینیم آن قسمتی که خدا وظیفه پیامبر را چیزی به جز ابلاغ نمی داند در مقابل رویگردانان از ایمان آوردن است نه در مقابل مومنان. یعنی این آیات توضیحی برای «در دین هیچ اجباری نیست...» در سوره بقره آیه 256 می باشد و یا آیه 99 سوره یونس «... پس آیا تو مردم را ناگزیر می کنی که بگروند؟». همانطور که شما هم می دانید پیامبر نمی تواند کسی را به زور مسلمان کند و اگر غیر از این هم باشد جای تعجب دارد. «ما تو را که سزاوار هستی به رسالت فرستادیم تا مژده دهی و بیم دهی. تو مسوول دوزخیان نیستی» بقره آیه 119. اما در مقابل کسانی که ایمان آورده اند پیامبر وظایف دیگری هم بر عهده دارد و به ابلاغ پیام خدا برای اسلام آوردن آنها تمام نمی شود.

پیامبر باید بهترین مسلمان و مومن باشد زیرا: «برای شما اگر به خدا و روز قیامت امید دارید و خدا را فراوان یاد می کنید شخص رسول الله مقتدای پسندیده ای است» احزاب آیه 21. همچنین علاوه بر انذار و بشارت وظیفه شهادت را هم بر عهده دارد: «ای پیامبر ما تو را فرستادیم تا شاهد و مژده دهنده و بیم دهنده باشی» احزاب آیه 45 و فتح آیه 8 با همین مضمون.

از دیگر وظایف مهم پیامبر آموزش و تربیت اخلاقی مسلمانان بوده که اعمال بسیاری را در بر می گرفته است: ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) در دعای خود پس از بالابردن دیوارهای کعبه می گویند: «ای پروردگار ما از میانشان پیامبری بر آنها مبعوث گردان تا آیات تو را بر ایشان بخواند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد و آنها را پاکیزه سازد و تو پیروزمند و حکیم هستی» بقره آیه 129 یا در آیه 151 همین سوره: «همچنان که پیامبری از خود شما بر شما فرستادیم تا آیات ما را برایتان بخواند و شما را پاکیزه گرداند و کتاب و حکمت آموزد و آنچه را که نمی دانستید به شما یاد دهد» و در آیه 164 سوره آل عمران «... تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعا" پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند».

یکی از مسوولیت های دیگر پیامبر که باید اسوه سایرین باشد امر به معروف و نهی از منکر بوده است: «... آن (پیامبر) که به نیکی فرمانشان می دهد و از ناشایست بازشان می دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنها حلال می کند و ...» اعراف 157. از وظایف دیگر او و برخی پیامبران دیگر رهبری جهاد می باشد: «ای پیامبر با کافران و منافقان بجنگ و با آنان به شدت رفتار کن، جایگاهشان جهنم است که بد سرانجامی است» توبه آیه 73 و تحریم آیه 9. پیامبران وظایف زیادی داشته اند که برای طولانی نشدن سخن از ذکر آیات آن خودداری می کنم، مانند مبارزه رسمی با طاغوت همچون داستان شکستن بتها توسط ابراهیم (ع)، حکم و داوری بین مردمان مانند داوود (ع)، سلیمان (ع) و محمد(ص)، پادشاهی سلیمان (ع) و... که برخی را در سوره انبیاء و بسیاری را در سور دیگر می خوانیم. گواه دیگری بر این مورد قضیه داستان حضرت یونس (ع) است که نشان می دهد پیامبران به صرف انذار و بشارت وظایفشان پایان نمی پذیرد و برای ایمان آوردن مردم باید پایداری نمایند، حتی یونس پیامبر (ع) که از خالص ترین بندگان خدا بوده است.

خلاصه کلام اینکه پیامبران برای جامعه تحت امرشان که به خدا و آنها ایمان دارند وظایف زیادی دارند که این همه آیه که می فرماید «خدا و پیامبرش را اطاعت کنید» بر این مضمون نظر دارد و کسانی که ایمان نمی آورند جدای از اینان هستند.

آرش جان در مورد قسمت 3-5 فکر می کنم اشتباهی در درج اولین آیه رخ داده است. پیشنهاد می کنم برای اینکه ارزش نوشتت دچار خدشه نشود آن را حذف کنی، چون به نظر می رسد مخاطب آیه 65 سوره اسراء شیطان است که خداوند پس از عدم سجده او بر انسان و دعوی گمراه کردن اکثر مردم با او اینگونه سخن میگوید.

 

در مورد آخرین کامنت هم که در ذیل نقد گذشته، نوشته بودید باید عرض کنم سوالات مخصوصا" در مورد هزار سال فریب 1 طی دو مرقومه اول مشخص است و منتظر پاسخ جامع به آنها هستم. در هر 5 مورد از هزار سال فریب 1 و 2 نکات مبهمی برایم وجود داشت که طی این 4 نوشته به آنها اشاراتی داشتم.

با آرزوی سلامتی همگان

نظرات 26 + ارسال نظر
عبد عاصی شنبه 1 بهمن 1384 ساعت 22:22 http://narjes.blogfa.com

بهترین عمل.................

امام علی (علیه‌السلام)...............

أحَبُّ الأعْمَالِ إلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ فِی الأرضِ الدُّعاءُ وَأفضَلُ العِبادَةِ العَفَافُ............

در روی زمین بهترین کارها نزد خداوند دعا است و برترین عبادت پاکدامنی است.............

بحار الانوار، ج93، ص295 .................


با سلام و عرض ادب........... من که از خودم هیچ چی برای گفتن ندارم............ چقدر هم بگم قشنگ بود. زیبا بود و .... دیگه روم نمیشه............... پس با این حدیث جبران کمبود میکنم.......... و فقط میگم ممنون از لطفتون به صفحات انتظار اقا........ اجرتون با گل نرگس........... التماس دعا.......... اللهم عجل لولیک الفرج

آرش یکشنبه 2 بهمن 1384 ساعت 01:09 http://www.doust114.persianblog.com

سبل عزیز ممنون از نکاتی که یادآوری کردی. من هم از آیانی که درباره آموختن حکمت و علم.. جهاد ... و امر به معروف و غیره آمده مطلع هستم و لیست کامل آن ها را دارم. ولی صادقانه عرض کنم تا حالا از شما آیاتی که بتواند مدل را ساختاری رد کند ندیده ام. برای همین خواهش کردم بطور خلاصه و مطابق با ساختار نوشته های من بگویی کجای مدل اشکال دارد. مثلا همین جا علم و حکمتی که بخواهد به مردم آموخته شود باید در کتاب آمده باشد. پیامبر که دانشمند یا حکیم نبود. بنابراین زیر مجموعه «مثال هایی از هر چیز» است که در قرآن آمده است! مبنا که بر معجزه نبوده که پیامبر بخواهد خازج از یک روند طبیعی مردم را با سواد کند. در یک کلاس نهضت سواد آموزی مثلا کدام معلم و با چه زبانی می تواند تئوری های انیشتن را به شاگردان یاد بدهد؟ شما بروید آمار آیاتی که خدا به مردم بشارت یا انذار داده است بگیرید و با آیات علم و حکمت مقایسه کنید. درست است علم و حکمت بوده ولی در حد درک همه مردم. همین مقدارش هم پیامبر کلی خون دل خورد.. یا بروید آیاتی که به تفکر و تعقل مردم راا فراخوانده ببینید چقدر زیاد است... بنابراین هدف اصلی این بوده که آن ها را در مسیر رشد و روشنایی قرار دهد تا بخواهد آن ها را حکیم و دانشمند کند.
اینجا ما هیچ اختلافی نداریم. ولی بر سر نتیجه گیری اختلاف فاحش ممکن است داشته باشیم. بگذارید با یک مثال یک کم ناجور خیال همه را راحت کنم: مردم با خر لنگشان در آستانه یک قدمی افتادن به ته یک دره عمیق بوده اند، پیامبر آمده افسار خر را محکم گرفته و آن را به جاده بر گردانیده است. یک مقدار هم آن ها را همراهی کره که مطمئن شود دوباره به سمت دره سر خر را کج نمی کنند. پیامبر نیامده خرشان را بکند هواپیمای جت. شما که خود با مسائل آموزشی در رابطه هستید می دانید برای هر درس ، درس پشنیاز لازم است و غیره. حالا پیامبر هم نمی توانسته برای مردمی با آن حال و روز شق القمر بکند. پیشرفت را هم نسبت به یک حالت ایده آل که نمی سنجند. نسبت به آنچه روز یا سال قبل بوده می سنجند. اما شما ممکن است نتیجه بگیرید که چون پیامبر مسئول حکمت و علم و و وو ... هم بوده پس شریعت اسلام کامل و برای کلیه زمان ها ومکان ها است. این جاست که من با احترام ولی با اطمینان می گویم قرآن چنین چیزی نگفته است و آیات آن هم در چندین محور که یک مدل جامع را ارائه می دهند، لیست کرده ام. شما اگر یک برنامه کامپیوتری بنویسید و در یک قسمت آدرس برنامه دیگر (مثلا برای یک سری محاسبات) را بدهید و یگویید برو آن جا آن برنامه را اجرا کن این دلیل بر نقص برنامه شما نیست. خداوند خودش در قرآن کفته کلمات من بی نهایت هستند . حالا ما چکش و پتک دست گرفتیم افتادیم به جون ظرف محدود قرآن و می خواهیم آنرا کش بدهیم. جر وقت تلف کردن و در جا زدن و به خرافه و مواردی هم به شیادی و دروغ گفتن متوسل شدن حاصلی نداشته است!

سٌبٌل دوشنبه 3 بهمن 1384 ساعت 11:06 http://sobol.blogsky.com

سلام آرش جان.
فکر می کنم باید یه کم دقیقتر نوشته های من را بخوانی. من نگفتم آیاتی را که آوردم ماله قرآن است و آیاتی که شما نوشتی مال قرآن نیست!!! من می گم همه اینها ماله قرآنه. مثال هم زدم زکات این همه آیه داره ولی خمس یک آیه داره تعدد آیات می تونه اهمیت موضوع را نشان بده اما در وضع فعلی می بینیم که زکات که اینقدر مهم است در میان مسلمانان ما اهمیت خمس را نداره! یا مثلا این همه آیه در مورد اخلاق و رفتار با سایر مذاهب داریم که تاکید اکید بر رفتار و گفتار صحیح داره اما وضعیت را می بینیم که چگونه است! فکر می کنم نوشته هام خود گویای آنچه که می خواستم بگم بود، مثلا در مورد جهانی بودن اسلام، ضمن اینکه باز هم آیات دیگری وجود داره ولی جای بحث داره ولی جوابی در موردشون دریافت نکردم و فقط به رد کردن معانی کلمات پرداخته شد. قبلا هم گفتم اگر واقعا همچین اعتقادی برای کسی وجود دارد نیازی به بحث پیرامون کتاب و دینی که خارج از قوم ماست به عنوان یک راه (نه یک پژوهش علمی) ضرورتی ندارد. در مورد مدل هم من مدل بسیار قویتری هم دیدم که چنان حرف های جدیدی داشته ولی هم مشکل در نظر گرفتن برخی آیات را نداشته و هم برخی آیاتی که آورده خود اشتباه نویسنده را گوشزد می کنه. برای مطالعه آن می توانید به سایت www.efarsi.org مراجعه کنید که در کنار بحث های مفید و درستش بسیاری مطالب ضد و نقیض و اشتباه هم داره.
شما تصور می کنید اگر من مطلبی را ذکر می کنم فقط آنچه را که نوشته ام می گویم درست و آنچه شما گفته اید اشتباه. آرش جان من مطالب را گفتم در کنار مطالب شما نوشتم. فرض کنید یک نفر که از همه جا بی خبر است از راه رسیده و مطلب شما را مطالعه می کند. در نهایت به این نتیجه می رسد که در زمانی پیامبری بوده که آمده عده ای را بشارت و انذار داده و تمام شده و هیچ کاری دیگه هم نداشته. من می گم مدلی کامل است که جامع و مانع هم باشد که آن شخص که از بیرون آمده با خواندن آن بفهمد که محمد (ص) پیامبری بوده که مهمترین وظیفه او بشارت و انذار بوده و در کنار آن وظایف دیگر هم در درجه پایینتر داشته است. منظور از علم و حکمت هم دانش و تکنولوژی نیست. علم و حکمتی که به مسائل دینی و اجتماعی و اخلاقی و از این دست مربوط است نه فیزیک و شیمی و ....
در مورد ظرفیت قرآن هم که قبلا نوشته ام و صورت جالب ندارد که به بهانه بینهایت بودن کلمات خدا همین مقدار محدود را هم نادیده بگیریم و مشت نمونه خروار را رها کنیم. نه به آن شوری که برخی آمدند و هرچیزی را خواستند از آن استخراج کنند باشیم نه به آن بی نمکی که واقعیات آن را هم نادیده بگیریم.
خداوند هم خود در قرآنش یکی از مشخصات مومنان را اعتقاد به تمامی آیات می داند.
ممنون و متشکر

شکاک دوشنبه 3 بهمن 1384 ساعت 13:02 http://shomabegid.blogspot.com

سلام،
من لینک وبلاگ شما رو امروز اضافه می کنم. ممنون از این که در بحث ها شرکت می کنید.

آرش دوشنبه 3 بهمن 1384 ساعت 17:48 http://www.doust114.persianblog.com

سبل عزیز چه می توان گفت که بعد از همه این حرف ها یک سایتی که همش چرت پرت است آدرس می دهید. ما که اینجا نیامده ایم دین فروشی کنیم و کاسبی را ه بیندازیم... این حرف هایی که با آمار و کامپیتوتر از قرآن مغجزه در آورده اند همش چرت و پرت است. اصلا قرآن به صورت کتاب نوشته نشده ... آیات موردی نازل شده و بعد جمع آوری شده...یک متن درهم برهم است... از نظر نظم و انسجام ساختاری از یک داش آموز ابتدایی هم چنین متنی به عنوان یک انشا یا مقاله قابل قبول نیست. حالا یک عده از آن معجزه در می اورند ... این سایتی که آدرس دادید با این آیه شروع می شود شما لطف کنید عربی آین آیات را برای من پیدا کنید:
«این آخرین پیغام خدا به بشریت است. تمام پیامبران خدا به این دنیا آمده اند و تمام کتب آسمانی تحویل داده شده است. زمان آن رسیده که تمام پیغام هایی که به وسیله پیامبران خدا فرستاده شده به یک پیغام مشترک ادغام و اعلام شود، که تنها یک دین "اسلام" مورد قبول خدا است. [قرآن ۸۵،۳:۱۹].»

امیدواریم نخواهیم کار بچه ها را که صفحه شطرنج را آخر بازی به هم می ریزند تکرار کنیم.

نوشین دوشنبه 3 بهمن 1384 ساعت 21:41 http://noushin1363.persianblog.com

سلام نوشته هات قشنگن...همیشه موفق باشی و پایدار...خوشحال میشم به منم سر بزنی..

بیندیش دوشنبه 3 بهمن 1384 ساعت 22:20 http://biandish.persianblog.com

برای آرش و هادی عزیز: وقتی کسی وارد یه بحثی میشه باید بدونه هدفش از او بحث چیه. اگر هردوطرف بحث هدفشون قانع کردن طرف دیگه باشه خوب این بحث بی نتیجست. بنابراین من همیشه هدفم از بحث یاد گرفتنه. هیچوقت قرارم این نیست که دیگری را متقاعد کنم ولی خوب گوش میکنم و سعی میکنم مدلم را کاملتر و تمیزتر کنم. من دنبال یک مدلی هستم که همه چیز را توضیح بده نه قرآن را و حکمت آیاتشا. یه مدلی که به من بگه چرا باید خدا ما را خلق میکرد و اون مدل ممکنه به من بگه که آیا خدا باید هدایتمون هم میکرد یا نه و اگر باید میکرد ایا باید فقط گروه های پرت شده را میکرد و یا نه باید همه ما را هدایت میکرد و خلاصه از کل به جزء میرم و نه از جزء به کل. به هرصورت در بحثتون موفق باشین ولی دنبال عوض کردن هم نباشین.

بیندیش دوشنبه 3 بهمن 1384 ساعت 22:22 http://biandish.persianblog.com

برای آرش: یک ایرادی که در مدل شما هست اینه که هدایت برای کسانی اومده که کلا پرت بودن و احتیاج به این هدایت داشتن ولی مثلا برای جاهای متمدن لازم نبوده. این با واقعیات تاریخی نمیخونه. منطقه خاورمیانه در دوران موسی و مسیح و محمد کلا مرکز تمدن بوده. در ضمن برای مثلا مرکز آفریقا که هنوز هم توش آدم خواری هست هیچ پیامبری نیومده.

آرش دوشنبه 3 بهمن 1384 ساعت 23:30 http://www.doust114.persianblog.com

بیندیش عزیز:

۱) من در صدد قانع کردن کسی نیستم. پرسشی برای من ایجاد شد و در پی جوابش برآمدم. چرا یک آیت الله فرزند خودش را به جرم دگراندیشی به اعدام محکوم می کند؟؟ این بود پرسش من. ..و پژوهش من از این جا آعاز شد.

۲) وقتی کمی جلوتر رفنم دریافتم بعضی چیز ها که در مدرسه و مسجد به ما آموخته شده کلا با قران تناقض دارد!

۳) کنجکاو تر شدم و بیشتر وقت گذاشتم و به نتایجی خیره کننده رسیدم. نا گفته نماند که در تز دکترای خودم هم توانسته ام یک کار فوق العاده انجام بدهم. یعنی این که از نظر کیفیت فکر و مهارت در پژوهش خداوند چیزهایی عطا کرده است!

۴) مدلی که ارائه کرده ام بر مبنای قرآن است نه تاریخ و یا نظرات دیگران. با متفکرانی هم که در میان گذاشته ام یا تایید کرده اند و یا اشکالات جریی (عیر ساختاری) گرفته اند که باز تناقضی در مدل را نمی رساند.

۵) الان هم مشغول نوشتن یک کتاب هستم که فکر می کنم بتواند در جامعه مسلمانان دنیا و نحوه اندیشیدن آن ها تحولی ایجاد کند و امیدوار به این که که از کشتار و تروریسم و استبداد و ... کاسته شود و بر عشق و اختراع و آزادی و ... افزوده شود!

۶) اما این قدر هم ساده لوح نیستم که فکر کنم این تغییرات به ویژه در آن هایی که از دین نان می خورند به این زودی ها اتفاق می افتد. برای تغییرات در یک کارخانه ما یک پروژه change Management اجرا می کنیم تا چه رسد به تغییرات به این بزرگی که ریشه هزار ساله دارد. ولی از نظر انتظارات خودم و خوشحالی خودم اگر همه این تلاش ها بتواند فقط جان یک نفر فقط یک نفر را نجات دهد مرا برای همه عمر بس است!!!

۷) در مورد پرسشت در مورد پیامبران در آفریقا. جواب قرآن این است: خدا به پیامبر می گوید پیامبرانی فرستاده که پیامبر از آن خبر ندارد. یعنی در قرآن اسم آن ها نیامده. ما نمیدانیم شاید برای آن ها هم آمده است. مثلا تعالیم بودا از تعلیم یک پیامبر دست کمی ندارد. ما نمی دانیم خدا شاید برای آن نژاد بودا را به آن شکل فرستاده است. تمام آیات مربوط به قومی-محلی بودن پیامبران موجود است. طبق قرآن مثلا همه جا از ماموریت موسی برای نجات قومش از فرعون و مبارزه علیه فرعون یاد شده است. اینجا عصر فراعنه، مصر مرکز شکوفایی و تمدن است. در مورد حضرت محمد در ام القرای و اطرافش بت پرستی و جهالت حاکم بوده است.

بیندیش سه‌شنبه 4 بهمن 1384 ساعت 03:44 http://biandish.persianblog.com

آرش عزیز:
1. منظورم این بود که از بحث میشه چیز جدید آموخت. همین لزومی نداره خروجیش تغییر عقیده یکی از طرفین باشه.

2. موافقم.
4. قرآن یک متنه و از متن تعبیرات متفاوت میشه کرد. این اصل اولیه پلورالیسم دینیه. مدل شما بر اساس برداشت شما از قرآن و مدل مصباح یزدی هم بر اساس برداشت خودشه از قرآن. شما اندیشه خودتون را تبلیغ کنین ولی فرض اشتباه را کنار نذارین واگرنه با مصباح فرق عمده ای ندارین. اونم فکر میکنه که مدل کامل و جامع و بی خطایی از دین داره. که البته با برداشتش از قرآن هم صددرصد میخونه.

7. من آفریقا را مثال زدم که نه سند تاریخی از پیامبر دارن نه بسیاریشون به خدا اصولا اعتقاد دارن. و همونطور که گفتم هنوز قبائلی در میانشون هست که انسان خواری میکنن. مدل شما پیشبینی میکنه که اونا هم پیامبر داشتن ولی این لزوما با اسناد تاریخی تایید نمیشه. وانگهی اگرهم اومده کلا ناموفق بوده و باید تکرار میشده و حتی باید تکرار شه.

کریم (ونوس) سه‌شنبه 4 بهمن 1384 ساعت 10:56 http://www.venus.blogfa.com

سلام دوست خوب
شرمنده دیر شد
ولی واقعا وب خوب و پر محتوایی داری
خیلی لذت بردم
تفسیر خوب و زیبایی بود واقعا استفاده کردم
بازم بیا آپم
-----
آتش پرست خواهم شد
تا شعله های آتشی را
که از دو چشمت زبانه میکشد
عبادت کنم...
و کافر می شوم
به هر آنکه
عشق تو را انکار کند...
-----
موفق و شاد باشین
در پناه خدا

آرش سه‌شنبه 4 بهمن 1384 ساعت 11:15 http://www.doust114.persianblog.com

بیندیش گرامی. پلورالیسم دینی یعنی برای سایر ادیان احترام قایل شدن و به رسمیت شناحتن سایر ادیان. این آقایان که حتی اجازه نمی دهند اهل سنت مثلا در تهران مساجد خودشان را داشته باشند و چند میلیارد مردم کره زمین را چون به دین آنها نیستند در نماز جمعه تهران حیوانات در حال چرا می خوانند... و پیروان برخی دین ها را نجس می دانند... بعضی هایشان حتی مسیحی ها را ... بابا ایوالله :) ما را بگو که این همه آیه در این مورد پلورالیسم دینی از قرآن رو کردیم و تو ما را با آیت الله مصباح و فرقه اش مقایسه میکنی. جدا صادقانه بگویم یک کم در نیت خیرخواهانه ات شک کردم مگر این که واقعا مطالب را نگرفته باشی!

تا حالا من فقط گفته ام قرآن چه می گوید .. وفتی برسیم به جائی که بخواهیم بگوییم این ها چی می گویند چیزهایی ازشان می آورم که کله همه سوت خواهد کشید. آین ها مثل جن که از بسم الله می ترسد از قرآن می ترسند و اکثر منابعشان روایات و احادیث جعلی و خرافی است.

بیندیش سه‌شنبه 4 بهمن 1384 ساعت 20:30 http://biandish.persianblog.com

آرش جان همونطور که گفتم «اصل اول» پلورالیسم دینی اینه که از متن برداشتهای متفاوتی میشه کرد. یکی از نتایج این اصل و سایر اصول پلورالیسم دینی این میشه که باید ادیان دیگه را هم به رسمیت شناخت (این نتیجه پلورالیسم دینی و نه معنی پلورالیسم دینیه). نمیدونم چقدر با کارهای مصباح آشنایی. مصباح اصولی داره و قضایایی بر مبنای اصولش اثبات میکنه. اگر اصول مصباح را بپذیری سیر منطقی او را نمیتونی نقض کنی و مجبوری قضایایی را که اثبات میکنه را هم بپذیری. مشکل مصباح ولی در اون اصوله که با برداشت خاصی که از قرآن داشته شکل پیدا کرده. منظورم اینکه مدل مصباح یک مدل قرآنی و بدون ایراد منطقیه. من اما مدلش را قبول ندارم چون برداشت من از قرآن با اون فرق داره و اصولش را قبول ندارم. شما هم مدلی قرآنی ساختی با برداشت متفاوتی از قرآن و احتمالا مدلت تناقض هم نداره. تفاوت شما با مصباح میتونه در این باشه که فرض خطا در فرضیه ات را وارد کنی (یکی دیگه از اصول فلسفه پلورالیسم). در ضمن من خیلی خونسرد برای شما مینویسم ولی شما یکم برداشت تند و بد میکنی از نوشته های من. ببخشید اگه حرف زدن درست بلد نیستم.

سٌبٌل پنج‌شنبه 6 بهمن 1384 ساعت 09:16 http://sobol.blogsky.com

سلام.
آرش جان من اون سایت را معرفی کردم که یعنی هر مدلی دلیلی هر چند قوی هم داشته باشه وحی منزل نیست. اون هم مثل شما یه مدل طراحی کرده که از بسیاری جهات بسیار قویتر از مدل شماست. من هم یه جور برداشت می کنم که نه با نتیجه گیریهای رشاد خلیفه سازگاره و نه با برخی نتایجی که شما ممکن است بگیرید. شما پس از اولین نوشته خلاصه من بهم توصیه کردید که منسجم و با آیات بحث کنم ولی هنوز هیچ جوابی در مورد 2-3 نقد بعدی دریافت نکردم و همچنان منتظر می مانم.

سٌبٌل پنج‌شنبه 6 بهمن 1384 ساعت 09:31 http://sobol.blogsky.com

این چند وقته یه کم سرم خلوت بشه سعی می کنم بیشتر بنویسم. از همه هم ممنونم. بیندیش جان ممنون. انشاءالله مطالب جدید را هم تو همین چند روزه می نویسم.

آرش پنج‌شنبه 6 بهمن 1384 ساعت 10:00 http://www.doust114.persianblog.com

«مثل شما یه مدل طراحی کرده که از بسیاری جهات بسیار قویتر از مدل شماست.»
سیل گرامی
با احترام متاسفانه باید بگویم کسی که اولین جمله اش یک آیه جعلی است. یک شیاد است ( من این آقا را نمی شناسم و ممکنه این سایت اصلا به او هم وابسته نیاشد). شیادان زیادی در طول تاریخ حدیث و روایت جعل کرده اند، ولی اولین بار است که کسی آیه حعل می کند آن هم در عصر ارتباطات و اینترنت. حالا اگر مدلی هر چند عالی بقول شما بر مبنای آیه جعلی بنا شده باشد و شما به جای تذکر به طرف، آن را برای من رو می کنید چه می توان گفت! من تعدادی آیات را دسته بندی کرده و با معنی آن در اینترنت گداشتم و مجموعه نوشته های خوذم درباره آن ها از چند پارگراف تجاوز نمی کند... واقعا چه می توان گفت...به گمان من در بحث علمی باید تعصبات و احساسات را کنار گذاشت اگر واقعا دنبال کشف چیزی هستیم! جای تعجب نیست اگر این آقایان عمرشان را تلف می کنند و در فهمیدن یک کتاب لنگ می زنند!

اگر کسی آیه زیر را در قرآن پیدا کرد لطفا عربی آن را اینجا کپی کند!!!! (نقل از سایت رشاد خلیفه ):

«این آخرین پیغام خدا به بشریت است. تمام پیامبران خدا به این دنیا آمده اند و تمام کتب آسمانی تحویل داده شده است. زمان آن رسیده که تمام پیغام هایی که به وسیله پیامبران خدا فرستاده شده به یک پیغام مشترک ادغام و اعلام شود، که تنها یک دین "اسلام" مورد قبول خدا است. [قرآن ۸۵،۳:۱۹].»

دخترمشرقی پنج‌شنبه 6 بهمن 1384 ساعت 23:32 http://roya0sharghi.blogfa.com

سلام...........هنوز نخوندم .............بنظر جالب می رسه

سٌبٌل شنبه 8 بهمن 1384 ساعت 10:59 http://sobol.blogsky.com

آرش جان سلام.
ببین شما چه راحت تمام کل نظرات یک نفر را رد می کنید. پس چند درصد همین احتمال را هم در مورد مدل خود قائل باشید که احتمال اشتباه دارد. این همه نوشته من و یا بیندیش عزیز در مورد نوشته های شما نوشتیم ولی شما حاظر به پاسخگویی هیج کدام نیستید. مثلا ابتدای بحث شما را که قائل به قومی بودن محمد (ص) هستید نقد می کنیم ولی شما به هیچ وجه حاضر به بررسی دوباره این مطلب نیستید. همینطور سایر قسمت ها. من هم نه رشاد خلیفه را می شناسم نه مقلد (!) او هستم. اصلا با کل نظرات و اثبات معجزه و ... او هم بیش از ۲ هفته نیست که از طریق این سایت آشنا شدم و گفتم اشتباهات فاحشی دارد ولی در عین حال به مطالب صحیحی هم اشاره کرده است. اما آنچه که من برداشت کردم پایه بحث او بر آنچه شما ذکر کردید نیست و این جمله اول هم فکر نمی کنم جعل آیه باشد بلکه آدرسی که داده مربوط به جمله بعد از کاما می باشد یعنی همان حقانیت دین تسلیم که در همان آدرس داده شده یعنی سوره آل عمران آیات ۱۹ و ۸۵ آمده است و من هم قبلا در نقدهای اول به این آیات اشاره کرده بودم و در همان سایت هم در ۴ پاراگراف پایینتر آن را باز ذکر کرده است. مثل ما که وسط نوشته هایمان یک مطلبی از قرآن می آوریم و نشانی آن را آخرش ذکر می کنیم، فقط معمولا خود آیه مذکور را با علامتی جدا می کنیم ولی در این سایت این روش ویراستاری وجود ندارد. البته در قسمت های دیگر اشتباه در ذکر منبع آیات وجود دارد مثلا در پاراگراف سوم همان صفحه اول که منبع آن را اشتباه نوشته ولی در متن توضیحی درست کرده که خوب نشان می دهد اشتباه تایپی بوده. البته جاهایی هم بود که باز منبع درست نبود که می توان اشتباه تایپی یا ترجمه ای قلمداد کرد. پس این دلایل شما دلیلی بر رد ادعاهای او نیست. ولی وقتی مطالب آن را می خوانیم به اشتباهات او در قسمت های مختلف پی می بریم. مثلا در بعضی جاها به ترجمه ای خاص و برداشت هایی نا معقول اعتقاد دارد و بسیار جدی و با دلیل هم مطالب خود را عنوان می کند و برای همین عرض کردم از بسیاری جهات دلایلی که آورده از مدل شما منسجم تر است اما با واقعیت مطابق نیست. مثلا در مورد سنت، در مورد حجاب، در مورد شفاعت یا حتی در مورد خودش که خود را رسول میثاق خدا می داند (!). در مورد دابة الارض نظری دارد که برای خود به بهترین شکل اثبات کرده ولی....
به هر حال نظرات مختلف وجود دارد و امیدوارم خداوند ما را به بهترین تفکرات و راه هدایت نزدیک نماید، انشاءالله

آرش یکشنبه 9 بهمن 1384 ساعت 00:53 http://www.doust114.persianblog.com

سبل گرامی

اجازه بدهید عین آیات ۱۹ و ۸۵ سوره آل عمران را بیاوریم و ببینیم چگونه دروغ با همین دو آیه آغاز شده است:

آیه ۱۹ سوره آل عمران:

إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ
همانا دین نزد خدا اسلام است و اختلاف نکردند آنان که داده شدند کتاب را مگر پس از آنکه بیامدشان علم به ستمگرى میان خویش و کسى که کفر ورزد به آیتهاى خدا همانا خدا است شتابنده در حساب‏

آیه ۸۵ سوره آل عمران:

وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ
و هر که جز اسلام‏، دینى جوید، هرگز از وى پذیرفته نشود، و وى در آخرت از زیانکاران است‏.

حالا بگذارید ترجمه دو تا آیه را کنار هم بگذاریم:

همانا دین نزد خدا اسلام است و اختلاف نکردند آنان که داده شدند کتاب را مگر پس از آنکه بیامدشان علم به ستمگرى میان خویش و کسى که کفر ورزد به آیتهاى خدا همانا خدا است شتابنده در حساب‏ . و هر که جز اسلام‏، دینى جوید، از وى پذیرفته نشود، و وى در آخرت از زیانکاران است‏.

حالا مقایسه کنید با آن جه این آقا گفته:

«این آخرین پیغام خدا به بشریت است. تمام پیامبران خدا به این دنیا آمده اند و تمام کتب آسمانی تحویل داده شده است. زمان آن رسیده که تمام پیغام هایی که به وسیله پیامبران خدا فرستاده شده به یک پیغام مشترک ادغام و اعلام شود، که تنها یک دین "اسلام" مورد قبول خدا است. [قرآن ۸۵،۳:۱۹].»

خنده دار نیست؟؟؟ اگر این شیادی نیست شما اسم آن را چه می گذارید؟؟؟؟

در مورد کلمه اسلام و مسلمون و... هم که من تقریبا همه آیات را لیست کرده ام و به آسانی می توان دید منظور دین واحد «تسیلم» است تا آن چه امروز شریعت اسلام خوانده می شود. در آیه قبل از ۸۵ می گوید:

۸۴ آل عمران (همچنین بقره ایه ۱۳۶ ):
قُلْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
بگو: به خدا ایمان آوردیم‏؛ و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده‏؛ و آنچه به موسى و عیسى و [دیگر] پیامبران‏، از طرف پروردگارشان داده شده است‏؛ ما در میان هیچ یک از آنان فرقى نمى‏گذاریم‏؛ و در برابرِ او مسلمون( تسلیم) هستیم‏.) و در آیه بعد می گوید: هر کس غیر از دین تسلیم اختیار کند ار وی پذیرفته نخواهد شد...

حالا کسی که معنی آیات را بطور کلی چیز دیگری می نویسد و تازه اگر درست هم بنویسد با مراجعه به آیه قبلی همه چیز روشن است . من که بیشتر ایات در مورد این که در قران پیروان همه کتاب ها را مسلم خوانده لیست کرده ام. ما که اینجا نمی خواهیم به بازی بازی هزار ساله این آقایان خودمان را گرفتار کنیم و و قت خود و دیگران را تلف! تازه هنوز هم می بینید سر خیلی مفاهیم اساسی بین آقایان اختلاف ۱۸۰ درجه وجود دارد. در این مورد هیچ جای حاکستری وجود ندارد یا صدق است یا کذب. ما که نمی خواهیم بر یک فیلم نقد یا کتاب شعر نقد بنویسم! اصلا خدا تئوری ندارد. همه آیات او را می توان لمس کرد. من با اطمینان صد در صد می گویم در قرآن فرقی بین دین اسلامی (تسلیمی) که از طرف پیامبران ذکر شده آمده، نیست. حالا شما از قرآن دلیل بیاوردید که این گزاره صادق نیست! تازه من به این همه اکتفا نکرده ام. انسجام این گزاره را با بسیاری از گزاره های «ساختاری» دیگر که از قرآن بیان کرده ام نشان داده ام. مسلم است این زمان می خواهد تا برای ما هایی که یک عمر دروغ شنیده ایم جا بیفتد. اول انکار می کنیم . این یک پروسه است تا رسیدن به مرحله پذیرش واقعیت جدید از چند فاز عبور می کنیم. هر مطلبی که ساختاری بوده با حوصله جواب داده ام . چون اگر در لایه های بالاتر توافق بدست آید، از بسیاری جدال های وقت گیر بی حاصل پیرامون مطالب لایه های پایین تر جلو گیری خواهد شد.
مثل کتاب که قرن ها بعضی فکر می کردند هر جا در قران کلمه کتاب آمده منظور قرآن است. و یک عمر در صدد این بودند که همه کلمات خدا را در قرآن پیدا کنند..و چون غیر ممکن بود به هزاران چرت و پرت و احادیث و روایات جعلی متوسل شده اند!

در مطلب دیگری که به زودی آپ می کنم بزای مثال هیچ کجای فرآن از جانشین برای پیامبر سخنی به میان نیامده است. این در جایی است که در قرآن حتی در مورد جوراب بلقیس صحبت شده و لی از این موضوع به این مهمی چیزی به میان نیامده است. آین ممکن است برای بعضی ها جزو محالات باشد و آن ها را به عکس العمل های شتاب زده وادارد! ولی این چیزی هست که هست! ممکن است ما هزار تا روایت و حدیث بیاوریم که ثابت می کند جانشین پیامبر توسط خدا معین شده... من آن ها را رد نمی کنم ولی با اطمینان صد در صد می گویم قرآن چنین چیزی نگفته است. چون من دارم حاصل پژوهشم در قرأن را گزارش می کنم. حتی به عنوان یک شیعه تعصبی ندارم که بخواهم آن چه از قرآن یافته ام پنهان کنم.

لذا مطمئن باشید حتی یک مطلب شما به موقع خودش بی پاسخ نخواهد ماند!

ارغوان یکشنبه 9 بهمن 1384 ساعت 01:41 http://www.adiban.persianblog.com

من آپ کردم.در مورد بمبگذاری است.

بیندیش سه‌شنبه 11 بهمن 1384 ساعت 09:19 http://biandish.persianblog.com

سبل و آرش گرامی. راشد خلیفه یک استاد مصری بود که مدعی شد معجزات عددی در قران کشف کرده. ایشون برای اثبات معجزات عددی مجبور شد قرآن را هم کمی تغییر بدهد (آیه اضافه کرد آیه تغییر داد آیه حذف کرد) بعدشم ادعای پیغمبری کرد و گفت قرآن مسلمونا تحریف شدست و قرانی که من آوردم نسخه اصلیه. البته یه نفر هم ترورش کرد و داستان راشد خلیفه تمام شد.

دختر شرقی سه‌شنبه 11 بهمن 1384 ساعت 20:39 http://2khrsharghi.persianblog.com

متاسفانه به این نقدهای هزار سال فریب دیر رسیدم و امیدوارم فرصت مرور اونها رو از ابتدا داشته باشم. پوزشم رو بابت این تاخیر پذیرا باشید و اون رو به پایان ترم و روزهای امتحان ببخشید. علی الحساب غرض، عرض تشکر ویژه بابت توجهات ملطوفه ست تا از این به بعد حتما بیشتر از مطالبتون استفاده کنم ... سپاس فراوان و پاینده باشید

سما شنبه 15 بهمن 1384 ساعت 13:50 http://kabeyejanan.mihanblog.com

سلام
چرا دیگه بروز نمی کنین؟

بیندیش یکشنبه 16 بهمن 1384 ساعت 05:10 http://biandish.persianblog.com

هادی جان ظاهرا خیلی سرت شلوغه.

آرام دوشنبه 17 بهمن 1384 ساعت 09:35 http://pasokh1.persianblog.com/

با سلام و احترام از آشنایی با وبلاگتون خوشحالم . مطلبتون رو به دقت خواهم خوند و استفاده خواهم کرد . انشا الله ...
لطفا از مطلب جدید با عنوان نگاهی به موضوع تعدد زوجات در قرآن کریم دیدار فرمایید . متشکرم

سٌبٌل دوشنبه 17 بهمن 1384 ساعت 15:14 http://sobol.blogsky.com

سلام. ممنون از لطف همه و معذرت به خاطر اینکه مطلبی اضافه نکردم. سعی خودمو می کنم هر چند خلاصه بنویسم. خیلی چیزا تو ذهنمه و می خوام بنویسم اما نمی دونم از کدوم بگم و چه جوری بگم که خلاصه باشه!!! ممنون از لطفتون دوستان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد